مظفر شاهدی

ساخت وبلاگ
در باره ساواک؛ گفت‌وگو با دکتر مظفر شاهدی(نویسنده کتاب: ساواک سازمان اطلاعات و امنیت کشور 1335- 1357) گفت‌وگو از: علی عوض‌خواه1-به بهانه نمایش اخیر مستندگونه پرویز ثابتی از تلویزیون من‌وتو، به عنوان معروف‌ترین مسئول‌ ساواک، بفرمایید چه شد که رژیم پهلوی به فکر تشکیل ساواک افتاد؟پاسخ پرسش 1: هم‌چنان‌که قبلاً هم در برخی از مصاحبه‌ها و نوشته‌هایم اشاره کرده‌ام، تأسیس ساواک در ایران اساساً پروژه‌ای آمریکایی و معلولِ شکل‌گیری و تداومِ وضعیت جنگ سرد در میان دو اردوگاهِ جهان سرمایه‌داری (تحت رهبری ایالات متحده آمریکا) و دنیای کمونیسم (با هدایتِ اتحاد جماهیر شوروی)، از اواخر جنگ جهانی دوم بدان‌سو بود. در واقع غرب (و به‌طور مشخص آمریکا و انگلیس) که به‌ویژه با کودتای 28 مرداد 1332 و از میان برداشتن همان دموکراسی و مردم‌سالاریِ نیم‌بندِ 12 ساله متعاقبِ برکناری رضاشاه از سلطنت (1320- 1332) و تسلط بر مقدرات سیاسی کشور، عملاً ایران را در جرگه کشورهای اقماریِ وابسته به‌اردوگاه جهان سرمایه‌داری غرب وارد کرده بودند، به‌ویژه به‌هدفِ مقابلهِ مؤثرتر و هماهنگ‌ترِ با نفوذ و سلطهِ احتمالیِ دنیای کمونیسم و به‌طور مشخص شوروی و عوامل داخلی آن در ایران (که در آن برهه حزب توده مهمترینِ و شناخته‌شده‌ترین آن عوامل و عناصر وابسته به‌شوروی در ایران محسوب می‌شد)، تشکیل و فعالیتِ یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی و جاسوسیِ انسجام‌یافته‌ترِ جدیدی را در ایران، ضروری دیدند. به‌ویژه این‌که ایران، مرزهای زمینی و دریاییِ طولا و در عین‌حال بسیار حساسی هم با اتحاد جماهیر شوروی داشت. پیش از آن، ایران در سازمان منطقه‌ای سنتو (با حضور رسمی ترکیه و پاکست مظفر شاهدی...
ما را در سایت مظفر شاهدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mozaffarshahedio بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 21:41

حزب رستاخیز ملت ایران؛ فرازوفرود: اسفند 1353- مهر 1357گفت‌وگو با دکتر مظفر شاهدی گفت‌وگو از: الهام دانایی‌سرشتپرسش 1: به عنوان سوال اول لطفا تاریخچه ای از چگونگی شکل‌گیری و فعالیت احزاب در جهت دمکراسی نمایشی در طول دوران 37 ساله سلطنت پهلوی دوم، بفرمایید.پاسخ پرسش 1: باید عرض کنم، طی 12 ساله نخست سلطنت محمدرضاشاه پهلوی (1320- 1332) که کودتای 28 مرداد 1332 پایان‌بخش آن بود، به‌رغم فضای سیاسی و اجتماعی کمابیش آزادی که در عرصه کشور شکل گرفت، اما، جامعه ایرانی، به‌دلایل گوناگون داخلی و خارجی، ظرفیت سیاسی و اجتماعی بسنده‌ای برای تقویت و بلکه نهادینه کردن یک نظام دموکراتیک مبتنی بر رقابت احزاب و گروههای سیاسی در چارچوب قانون اساسی مشروطه پیدا نکرد. بعد از کودتا هم که حکومت پساکودتایی، که از حمایت کودتاچیان خارجی (به‌طور مشخص آمریکا و انگلیس) هم برخوردار شده بود، به‌سرعت، همه احزاب و جریان‌های سیاسیِ مستقل را سرکوب و از میان برداشت. فقط از اوایل سال 1336 و به‌دنبال گسترش بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به‌هدف ارائه نمایشی کنترل شده از شیوه به‌اصطلاح دموکراتیک و مشروطه سیاست‌ورزی و حکمرانی (تا جایی که هم حامیان خارجی آن را راضی کند و هم این‌که دامنه اعتراضات و انتقادات سیاسی و اجتماعیِ داخلی را کاهش دهد)، به‌تأسیس دو حزب مردم (به‌عنوان حزب پیشاپیش در اقلیت! در اردی‌بهشت 1336) و ملیون (باز به‌عنوان حزب پیشاپیش در اکثریت! در دی 1336) اقدام کرد؛ که به‌ترتیب اسدالله علم و منوچهر اقبال (هر دو از فداییان اعلیحضرت همایونی!) آنها را هدایت می‌کردند. اما اولین مرحلهِ این نظام دو حزبیِ تحت سیطره اعلیحضرت هما مظفر شاهدی...
ما را در سایت مظفر شاهدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mozaffarshahedio بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 29 فروردين 1402 ساعت: 16:36